مطلوب در تلاوت قرآن شریف آن است که [قرآن] در اعماق قلب انسان تأثیر کند و باطن انسان صورت کلام الهى گیرد، و از مرتبه ملکه به مرتبه تحقق رسد. و اشاره به این فرموده آنجا که [معصوم علیه السلام] فرماید: «جوان مؤمن اگر قرائت کند، قرآن در گوشت و خون او وارد شود.»
و این کنایه از آن است که صورت قرآن در قلب مستقر و جایگزین گردد به طورى
که خود باطن انسان کلام اللّه مجید و قرآن حمید گردد به اندازه لیاقت و استعدادش .
قرآن از دیدگاه امام خمینى، ص 103
یکی
از آداب مهمه قرائت قرآن که انسان را به نتایج بسیار و استفادات بی شمار
نایل کند، «تطبیق» است. آنچنان که در هر آیه از آیات شریفه که تفکر می کند، مفاد آن را با حال خود منطبق کند، ونقصان خود را به واسطه آن مرتفع کند
و امراض خود را بدان شفا دهد.
مثلاً در قضیه شریفه حضرت آدم (ع) ببیند
سبب مطرود شدن شیطان از بارگاه قدس با آن همه سجده ها و عبادتهای طولانی
چه بوده، خود را از آن تطهیر کند؛ زیرا مقام قرب الهی جای پاکان است، با
اوصاف و اخلاق شیطانی قدم در آن بارگاه قدس نتوان گذاشت .
از آیات شریفه استفاده می شود که
مبدء سجده ننمودن ابلیس، خود بینی وعجب بوده که کوس «أنا خیر منه
خلقتنی من نار و خلقته من طین <من بهتر از اویم، من را از آتش و او را از
گل افریدی.اعراف-12> زد، و این خودبینی اسباب خود خواهی و خود فروشی که
استکباراست شد...پس مطرود درگاه شد.قرآن از دیدگاه امام خمینى، ص ۱۱۳